فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Back To Square One

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بازگشت به اول و شروع دوباره
    • - The project was not good enough. We need to go back to square one and start again.
    • - پروژه به اندازه‌ی کافی خوب نبود. باید دوباره از اول شروع کنیم.
    • - If this doesn't work we're back to square one.
    • - اگر این کار عملی نشود ما به خانه‌ی اول برگشته‌ایم.
    • - Having tried to solve the problem for quite some time, we were back to square one when none of our solutions worked.
    • - تلاش زیادی برای حل مشکل صرف کردیم، زمانی که هیچ‌کدام از راهکارها کار نکرد ما به خانه‌ی اول بازگشتیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد back to square one

  1. idiom To go back to the beginning and start again.
    Synonyms: begin again go back to the drawing board make a fresh start make a new beginning start from scratch wipe the slate clean

ارجاع به لغت back to square one

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «back to square one» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/back to square one

لغات نزدیک back to square one

پیشنهاد بهبود معانی