فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Back To Square One

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

سر خانه‌ی اول برگشتن، از اول شروع کردن، به نقطه‌ی شروع برگشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

If this doesn't work we're back to square one.

اگر این کار عملی نشود ما به خانه‌ی اول برگشته‌ایم.

The project was not good enough. We need to go back to square one and start again.

پروژه به‌اندازه‌ی کافی خوب نبود؛ باید دوباره از اول شروع کنیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Having tried to solve the problem for quite some time, we were back to square one when none of our solutions worked.

پس‌از مدتی تلاش برای حل مشکل، به نقطه‌ی شروع برگشتیم چراکه هیچ یک از راه‌حل‌های ما جواب نداد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد back to square one

  1. idiom to go back to the beginning and start again
    Synonyms:
    start from scratch begin again make a fresh start make a new beginning go back to the drawing board wipe the slate clean

ارجاع به لغت back to square one

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «back to square one» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/back-to-square-one

لغات نزدیک back to square one

پیشنهاد بهبود معانی